آذر

 

 

یک صبح معمولی ست
آ سمان بی هیچ ابری
بی هیچ برفی
آ بی .

خورشید در آ مده
گنجشک ها در رقص و آ واز
گربه ای کمین کرده
در بام همسایه
چسبیده به دودکش .

آ دم برفی توی حیاط
نگاهش به پنجره
و به من است
کم کم اشک می ریزد !

 

نوشته شده در ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ساعت ۰۶:۴۲ توسط آذر پورپیغمبر | بدون نظر



آخرين پست ها
»
»
» نقاشی ها
»
»
»
»
» بازمانده!
»
»
طراحی: پارس اسکین - پیاده سازی: شرکت داده تجارت